مغز و سیستم عصبی

دلایل دقیقی که مدیتیشن الهام گرفته از ودایی چنین تأثیری دارد هنوز برای ما ناشناخته است. اگرچه علم کم کم به توانایی ترسیم فرآیندهای مغز و اثرات آن نزدیک‌تر می‌شود، اما هنوز راه درازی در پیش داریم. ما همچنین در درک خود از رزونانس و صدا و نحوه تعامل این پدیده ها با مغز و سیستم عصبی گسترده تر ما کمی عقب هستیم. در حالی که به نظر مناسب است که نمی‌توانید اشکال مدیتیشن را ثبت کنید، اما نبود یک فرصت تجاری آشکار به این معنی است که مؤسسات چند میلیارد دلاری زیادی وجود ندارند که انبوهی از پول تحقیقاتی را برای بررسی تأثیرات کامل آن با جزئیات دقیق علمی هدایت کنند. با وجود این شکاف در توضیح علمی، شکی نیست که تأثیر قابل توجهی دارد. داستان های این کتاب گواه این امر است. قدرت طنین و صدا وقتی نوازندگان با هم می نوازند، باید مطمئن شوند که با یکدیگر هماهنگ هستند. همه آنها سازهای فردی خود را با صدای یکسان کوک می کنند و از سال 1955 استاندارد بین المللی 440 هرتز بوده است. اما در واقع، این ممکن است ایده آل نباشد، زیرا بسیاری از کارشناسان احساس می کنند که صدای طبیعی تر 432 هرتز است. گوش دادن به موسیقی با فرکانس 440 هرتز نسبت به کیفیت هارمونیک موسیقی در فرکانس 432 هرتز احساس آرامش کمتری دارد، که به گفته بسیاری گرمتر و غنی تر است. به همین ترتیب، حالت موسیقی می تواند مهم باشد. یونانیان باستان از طرفداران بزرگ این امر بودند. به عنوان مثال، ارسطو مدعی شد مقیاس متقارنی به نام حالت دوریان ذهن را آرام می کند و افلاطون به مردم توصیه می کند در زمان جنگ و بحران به موسیقی در آن حالت گوش دهند. دهه‌هاست که مشخص شده است که موسیقی موتزارت نسبت به سایر اشکال موسیقی تأثیر فعال‌تری بر عملکرد امواج مغزی ما دارد. واقعیت جالب دیگر این است که میدان مغناطیسی زمین در 7.83 هرتز تشدید می شود (رزونانس شومان). اگر به صداهایی با آن فرکانس گوش دهید، تأثیر بسیار آرام بخشی بر ذهن و بدن دارد. آنچه این مثال‌ها نشان می‌دهند این است که صدا یا رزونانس می‌تواند به شدت بر عملکرد مغز، بدن و ذهن ما تأثیر بگذارد.